حالا دو تن از پژوهشگران مغز در آلمان ثابت کردهاند که حرکت بر بازدهی نیروی دماغی مغز نیز میافزاید. اینان میگویند، جامعه سالم، جامعهای ورزشکار است.
آلمانیها علاقه عجیبی به ورزش دارند: این را نه تنها آمار، بلکه مثلاً ساعت کار استخرهای شنای محلهها هم نشان میدهد: اینمراکز تقویت عضله موظفند در هفته، دستکم دو روز از ساعت ۶ صبح آماده پذیرایی از "ورزشدوستانی" باشند که پیش از رفتن به کار، مایلند تنی به آب بزنند و با سوزاندن کالری، انرژی جدیدی برای انجام وظایف روزانه خود کسب کنند. شمار کسانی که بعد از کار روزانه، ساک ورزشی به دست به این و آن باشگاه ورزشی میروند یا تک تک و گروه گروه به دو و دوچرخهسواری و فوتبال در پارکها میپردازند، کم نیستند. در این جامعه، این واقعیت که ورزش، بدن را سالم نگهمیدارد، امری بدیهی است.
افزایش بازدهی نیروی دماغی
حالا دو تن از پژوهشگران مغز این دیار، طی بررسیای ثابت کردهاند که حرکت، در سلامتی مغز و فعالیتهای آن هم تأثیر مثبت بسزایی دارد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که فعالیتهای ورزشی، از تقلیل قدرت روحی ـ روانی انسان جلوگیری میکند و بر بازدهی نیروی دماغی او میافزاید. یکی از این پژوهشگران، دکتر رالف راینهارت میگوید: "مغز میتواند پس از فعالیتهای ورزشی، سریعتر و مؤثرتر کار کند."
این دو پژوهشگر برای اثبات ادعای خود، فعالیتهای یک گروه از دانشجویان دانشگاه اولم را بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸ به دفعات مورد مطالعه قرار دادند. موضوع پژوهش این بود: آیا فعالیتهای ورزشی بر فعالیتهای دماغی دانشجویان تأثیر میگذارد؟
به گزارش دویچه وله، پیش از آغاز کار، تیم پژوهشگر، میزان فعالیت و تواناییهای دماغی این دانشجویان را، از جمله میزان تمرکز و ظرفیت فراگیری و حفظ واژهها از سوی آنان مورد آزمایش قرار داد. این پژوهشگران، پس از آن دانشجویان را به دو گروه تقسیم کردند؛ یک گروه میبایست دو تا سه بار در هفته بدود. گروه دیگر، از انجام هرگونه فعالیت ورزشی معاف شد.
پس از شش هفته، دو گروه بار دیگر مورد آزمایش قرار گرفتند و نتایج این بررسی با جمعبستهای آزمایش شش هفته پیش مقایسه شد. نتیجه کار کاملاً روشن بود: تیم پژوهشی توانست ثابت کند که ظرفیت فراگیری و ذهنیت تصویری گروه "ورزشکار" نسبت به شش هفته پیش افزایش یافته است. بر اساس این نتایج، این گروه خوشخوتر عمل میکرد و میتوانست بهتر و بیشتر تمرکز کند.
نتیجه قطعی و قاطع
تیم پژوهشگر پس از چند بار تکرار این آزمایشها، سرانجام ثابت کرد که فعالیتهای ورزشی نه تنها تواناییهای انسان را بهطور کلی بالا میبرد، بلکه تأثیرات پایدار هم دارد: در اثر فعالیتهای جسمانی، گردش خون روانتر صورت میگیرد و در نتیجه بر قدرت دفاعی بدن افزوده میشود. از سوی دیگر، از آنجا که فعالیتهای پیوسته ورزشی بر تولید پروتئین، بیش از حد معمول میافزاید و این ماده نیز به نوبه خود برای رشد سلولها و شبکههای عصبی ضرورت دارد، تواناییهای روحی و دماغی انسان نیز تقویت میشود. چون فعالیتهای مغز، به نوعی به رشد این سلولها و ارتباطات شبکهای آنها ربط دارد.
ورزش، پادزهر آلزایمر
پژوهشگران آلمانی از این نتایج، تنها برای تشویق شهروندان این کشور به اجرای فعالیتهای بیشتر ورزشی سود نمیجویند. دانشمندان رشتههای دیگر از جمله پزشکی نیز تأثیر آنها را در بهبود بیماریهایی نظیر آلزایمر و پارکینسون (لقوه) آزمایش کردهاند. این پزشکان ثابت میکنند که سلولهای مغزی در اثر فعالیتهای جسمی، واکنش شدید نشان میدهند و از این رو میتوانند تواناییهایی که به نظر میرسیده از بین رفتهاند، دوباره بعضاً به فعالیت وادارند، یا از بدتر شدن "وضعیت فراموشی" بیمار جلوگیری کنند.
بهرهگیری تبلیغاتی از نتایج آزمایش
باشگاهها و انجمنهای ورزشی هم برای جلب بیشتر آلمانیها به ورزش، از استفاده از این نتایج غافل نماندهاند. این شعار را در صدر تبلیغات اغلب آنها میتوان دید: «برای بهرهگیری کامل از ظرفیت روحی ـ روانی خود به ما بپیوندید و ورزش کنید!»